سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 نکات خواندنی درباره ی حضرت استاد بِنیسی 

 

به نام خدا

نکات خواندنی درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌

به قلم فرزندشان، حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی:

بنده نه دیدم و نه شنیدم که ایشان در سیروسلوک و طیّ مقامات معنوی و عرفانی، برای مدّتی طولانی استاد خاص داشته باشند یا حتّی از کتاب‌های خاصّی بهره برده باشند؛ بلکه در این مسیر از قرآن کریم و احادیث اهل بیت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ استفاده می‌کردند و بر طبق اشعار خودشان، از الهامات ربّانی بهره‌مند می‌شدند؛ همچون: حضرت آیت‌الله سیّد رضا بهاء‌الدّینی و برخی دیگر از بزرگان معرفت. رضوان الله تعالی علیهم.

 

ابیاتی از اشعار مختلف خود ایشان در این‌باره:

1. می‌شود الهام بر من حرف حق / هر زمانى از خداوند عَلا
علا: بلندمرتبگی. مقصود در این‌جا بلندمرتبه است.

2. به قلب من خدا ریزد سخن‌ها / به الهامات شیرین و به ایحا
ایحا: الهام‌کردن.

3. خداوندا! مرا اهل بَصَر کن / بصیرت را به قلبم بااثر کن
ز تو دارم تمنّا هر زمانى / توجّه بر دل من بیش‌تر کن...
«به الهام، ارتباطم با تو باشد» / هر آنچه لازمم باشد، خبر کن


4. عاشقان را با مىِ مِهر و وفا / سیر کردم از رَه الهامْ من


5. هر کس شده اسیر کسى، من اسیر دل / عاشق شود کسى که شود دستگیر دل
دل می‌دهد صَلا که منم پادشاه تو / فرمان ز من بِبَر، که شَوى تو بصیر دل...
الهام حق به سوى من آید ز لطف او / من مرکز حقیقتم و تو بشیر دل

6. گفت بر من یک عزیز ذولُباب / «پرسشى دارم ز تو عالی‌جَناب!
پرسشم را با صَداقت ده جواب / تا خدا بر تو دهد اجر و ثواب»
گفتمش: «پُرسْ آنچه را که در دل است / تا که شاید جان تو گردد مُجاب»
گفت: «هر کس دامن یارى گرفت / تو ز مِهر و عشقِ که گشتى مُصاب؟
از کدامین شاعر آمد سبْک تو / اِقتِباس تو، به که باشد مآب؟
از کدامین عالم والامقام / این‌همه مطلب نَمودى اِکتِساب؟
این‌همه علم تو باشد از کجا؟ / در کدامین حوزه، تو خواندى نِصاب؟»
پرسش او از حقیقت بود و من / با صداقت، این‌چنین دادم جواب:
«آنچه گفتم یا نوشتم در کتاب / حقْ تعالى بر دلم کرده خطاب
من نه از کس کرده‌ام تقلید شعر / نه کسى آموخت بر من اِکتِتاب
من دلم را بر خداى دل دهم / بر دلم ریزد خدا اشعار ناب
خواهشم این است از اهل ادب / کز غرض‌ورزى نمایند اجتناب
دقّتى بر گفته‌هاى من کنند / تا شود روشن بر آن‏ان، همچو آب
دسته‌جمعى بر مزارم آمده / جمله گویند: اى «بِنیسى! خوش بخواب»
ــــــــــــ
ذولباب: دارای عقل، خردمند.
پُرس: بپرس.
مجاب: پاسخ‌داده‌شده، راضی،‌ قانع.
مصاب: به‌هدف‌رسیده.
اقتباس: گرفتن مطلب، فراگرفتن دانش.
مآب: مرجِع، جای بازگشت.
اکتساب: کسب‌کردن، اندوختن.
نصاب: نام کتابی درسی در گذشته دربار? علم لغت.
حقْ تعالی: خداوند والا.
اکتتاب: نوشتن.

مشاهده‌ی «خاطرات و نکاتی خواندنی درباره‌ی حضرت استاد بِنیسی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها:
http://benisiha.ir/2019/05/289/ .

کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir.


(نظرها (

تاریخ بارگزاری: چهارشنبه 98/8/22

 

 نکات خواندنی درباره ی حضرت استاد بِنیسی 

 

به نام خدا

نکات خواندنی درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ :


خاطره

به قلم فرزندشان، حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی:

ایشان هر سال، برای عید سعید غدیر، جشن مفصّلی در منزلشان می‌گرفتند و جمعیّت فراوانی در آن شرکت می‌کردند.

     در جشن عید غدیر سال 1375 ش.، شخصی که با ایشان دوستی پنجاه‌ساله داشت، در این جشن شرکت کرد و به ایشان گفت: «من و شما از کودکی با هم دوست هستیم؛ امّا شما این‌قدر عزیز هستید که فقط در یک روز، این‌همه جمعیّت به دیدنتان آمدند و من حتّی پیش خانواده‌ام عزیز نیستم. به نظر شما علّت این مسأله چیست؟»

     ایشان فرمودند: «شما هم عزیز هستید.» و نخواستند که پاسخ دهند؛ امّا او اصرار داشت که پاسخش را دریافت کند.

     سرانجام، ایشان فرمودند: «یادتان هست که شما از همان دوران کودکی، گاهی می‌گفتید که چرا پدرم فُلان باغ کوچکش را به من نمی‌بخشد و چرا فلانی فلان کار را برای من انجام نمی‌دهد و همین‌طور و از همه، توقّع داشتید؛ امّا بنده از همان زمان می‌گفتم که من چه خدمتی می‌توانم به پدرم، مادرم و دیگران انجام دهم و خود را خدمتگزار همه می‌دانستم؟ کسی در میان مردم، عزیز می‌شود که نه‌تنها نسبت به آنان روحیّه‌ی طلبکاری نداشته باشد و چیزی از آنان نخواهد، بلکه خود را خدمتگزار آنان بداند و به آنان خدمت کند.»


کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir.


(نظرها (

تاریخ بارگزاری: یکشنبه 98/6/31

 

 نکات خواندنی درباره ی حضرت استاد بِنیسی 

 

به نام خدا

نکات خواندنی درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ :


خاطره

به قلم فرزندشان، حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی:

مدّاح آذری‌زبان بااخلاصی به نام آقای عبدالحسین نوری، در بسیاری از مجالس منزل ایشان شرکت و با سوز خاصّی مدّاحی می‌کرد و هم‌زمان می‌گریست.

     او به بنده نقل کرد: «دخترم عقد کرده بود. ما وسایلی را که می‌خواستیم به عنوان جهیزیّه‌ی او بخریم، در کاغذی نوشته بودیم و من بعضی از آن‌ها را خریده بودم و دیگر پولی نداشتم که بقیّه‌ی آن‌ها را تهیّه کنم.

روزی به محضر پدر شما آمدم. ایشان پس از سلام و احوالپرسی گفتند: "اگر حرفی یا مشکلی داری، بگو."؛ امّا من از بیان مشکلم و کمک‌خواستن از ایشان خجالت کشیدم.

ایشان دستشان را زیر تُشَکچه‌‌ای که بر روی آن می‌نشستند، بردند، مقداری پول درآوردند، آن را به من دادند و فرمودند: «این را صَرف مشکلت کن.»!

بنده دنبال خریدِ بقیّه‌ی وسایل جهیزیّه‌‌ای که فهرست کرده بودیم، رفتم و همه‌ی آن‌ها را با همان پول خریدم و وقتی که پول وسیله‌ی آخر را دادم، آن پول تمام شد!

معلوم نشد که ایشان مشکل مرا از کجا فهمید و مقدار نیاز مالی مرا که خودم هم نمی‌دانستم، از کجا دانست!»

     بنده عرض می‌کنم که دشکچه‌ی یادشده را مادر بزرگوارم آماده کرده و دوخته بود تا ایشان بر روی آن بنشیند و ایشان هیچ گاه زیر آن، پول نمی‌گذاشت و دست‌کم گمان می‌کنم که آن پول از غیب برایشان آمد یا ایجاد شد؛ چنانکه این اطّلاعات ایشان هم از غیب و لدنّی بود.


کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir.


(نظرها (

تاریخ بارگزاری: یکشنبه 98/5/27

 

 نکات خواندنی درباره ی حضرت استاد بِنیسی 

 

به نام خدا

نکات خواندنی درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ :


خاطره

به قلم فرزندشان، حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی:

یک روز به ایشان عرض کردم: «شما عالم هستید و با شرکت‌کردن در بعضی از مجامع علمی و... می‌توانید مشهور شوید؛ مانند فُلان عالم.»

     ایشان فرمودند: «شهرت برای ایشان دردسر درست کرده (پس برای من و دیگران هم می‌تواند دردسر و مشکل ایجاد کند و در نتیجه نباید دنبال آن رفت).»


مشاهده‌ی «خاطرات و نکاتی خواندنی درباره‌ی حضرت استاد بِنیسی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2019/05/289/ .

کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir.


(نظرها (

تاریخ بارگزاری: سه شنبه 98/5/1

 

 نکات خواندنی درباره ی حضرت استاد بِنیسی 

 

به نام خدا

نکات خواندنی درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ :


خاطره

به قلم فرزندشان، حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی:

روزی فرمودند: «آیت‌الله سیّد عبدالله شبستری، به من گفته: "پیش من بیا تا مطالبی را برایت بگویم که اگر به هر کسی غیر از شما بگویم، مرا تکفیر می‌کند."

     خود ایشان هم در آغاز شعری سروده‌اند:

«رازها دارم به دلْ ناگفتنی / گر بگویم، بر سرِ دارم بَرَند»

     چند روز پیش از رحلتشان هم فرمودند: «می‌ترسم بمیرم و ناگفته‌های فراوانم با من در زیر خرواری از خاک دفن شود.»


مشاهده‌ی «خاطرات و نکاتی خواندنی درباره‌ی حضرت استاد بِنیسی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2019/05/289/ .

کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir.


(نظرها (

تاریخ بارگزاری: سه شنبه 98/4/25

 

 نکات خواندنی درباره ی حضرت استاد بِنیسی 

 

به نام خدا

نکات خواندنی درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ :


خاطره

به قلم فرزندشان، حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی:

در روز یک‌شنبه، 1398/4/9، تنهاخواهرم نقل کرد: «در سال 1371 پدرمان و من، در حالی که در اواخر دوران بارداری‌ام به فرزند بزرگم بودم، جلو پایانه‌ی جنوب شهر تهران که راننده‌ها مسافران را سوار می‌کنند، حدود یک ساعت و ربع ایستادیم؛ امّا هیچ راننده‌ای ما را سوار نکرد؛ با این که دیگران را سوار می‌کردند و می‌رفتند!

پدرمان فرمودند: "دخترم! مرا ببخش؛ چون به خاطر روحانی‌بودن من، تو را هم سوار نمی‌کنند!"

یکباره ماشین گران‌قیمتی جلو ما ایستاد. راننده‌‌ی شیک‌پوشش پیاده شد و با اصرار و سوگنددادن ایشان، ما را سوار وسیله‌اش کرد.

او در راه گفت: "من کارخانه‌دار هستم و از نوع ماشین من، فقط دو تا در ایران هست. از روی خستگی خوابیده بودم، که امام زمان ـ علیه السّلام. ـ را در خواب دیدم و ایشان به من فرمود که به فلان‌جا برو و یک روحانی و دخترش را که دو مقصد دارند، سوار کن. من بیدار شدم، به همان نشانی آمدم، و شما را دیدم و سوار کردم."

پدرمان فرمودند: "من در دلم به آن حضرت توسّل کردم. آری؛ ایشان سربازان خود را زمین نمی‌گذارند."

آن راننده، مرا به خانه‌‌ام در تهران رساند و سپس پدرمان را به مقصدشان که منزل خواهرشان در شهر کرج بود، برد.»


کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir.


(نظرها (

تاریخ بارگزاری: پنج شنبه 98/4/13

 

 نکات خواندنی درباره ی حضرت استاد بِنیسی 

 

به نام خدا

نکات خواندنی درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ :


خاطره

به قلم فرزندشان، حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی:

حاج‌آقا سیّد جلال رضوی مهر نقل کرد: «در عید سعید غدیر، در جشن منزل ایشان شرکت کردم. پس از دقایقی به ایشان عرض کردم که آیا اجازه می‌دهید بخشی از هزینه‌ی این جشن را بنده بپردازم؟ ایشان نپذیرفتند و فرمودند: «اگر می‌خواهید، تعدادی از آثارم را بخرید تا من از پول‌ آن‌ها در جشن هزینه کنم.»

     این مسائل، بیانگر عزّت نفس ایشان و بلندنظری‌شان در توجّه‌دادن دیگران به اهمّیّت کتاب‌های مذهبی و خریدن آن‌ها است.


مشاهده‌ی «خاطرات و نکاتی خواندنی درباره‌ی حضرت استاد بِنیسی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2019/05/289/ .

کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir.


(نظرها (

تاریخ بارگزاری: سه شنبه 98/3/28

 

 نکات خواندنی درباره ی حضرت استاد بِنیسی 

 

به نام خدا

نکات خواندنی درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ :


خاطره

به قلم فرزندشان، حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی:

یک روز فرمودند: «هر گاه دلم ناآرام می‌شود، قرآن را روی قلبم می‌گذارم و دلم آرام می‌شود.»


مشاهده‌ی «خاطرات و نکاتی خواندنی درباره‌ی حضرت استاد بِنیسی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2019/05/289/ .

کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir.


(نظرها (

تاریخ بارگزاری: سه شنبه 98/3/21

 

 نکات خواندنی درباره ی حضرت استاد بِنیسی 

 

به نام خدا

نکات خواندنی درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ :


خاطره

به قلم فرزندشان، حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی:

روزی به مقبرة‌الشّعرای شهر تبریز رفتند. در این آرامگاه بزرگ، بیش‌تر از 400 شاعر، عارف و شخصیت‌های نامی، از 800 سال پیش، به ترتیب از حکیم اسدی توسی تا استاد شهریار به خاک سپرده شده‌اند.

     برخی از مسؤولان آن‌جا، هنگامی که فهمیدند ایشان هم از شاعران بزرگ هستند و ده‌هاهزار بیت به زبان‌های فارسی و آذری سروده‌اند، به ایشان گفتند: «شما وصیّت کتبی کنید که در این‌جا دفن شوید تا قبری رایگان در این‌جا به شما تعلّق بگیرد.»

     ایشان اهل بِنیس (از توابع تبریز) بودند و آذربایجان را که وطنشان بود، خیلی دوست داشتند و درباره‌ی آن، شعرها سروده‌ بودند؛ ولی با این‌همه فرمودند: «من یک وجب خاک شهر مقدّس قم را به همه‌ی خاک تبریز نمی‌دهم!»

     سرانجام، ایشان در مکانی که خاک اوّل بدنشان از آن آفریده شده بود، یعنی: در قبری که در گلزار شهدای قم و در نزدیکی مزار حضرت علیّ بن جعفر ـ علیهما السّلام. ـ برای خود خریده بودند، به خاک سپرده شدند.

     رحمت و رضوان الاهی، بر ایشان باد. لطفاً برای شادی روحشان صلوات بفرستید.


مشاهده‌ی «خاطرات و نکاتی خواندنی درباره‌ی حضرت استاد بِنیسی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2019/05/289/ .

کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir.


(نظرها (

تاریخ بارگزاری: سه شنبه 98/3/14

 

 نکات خواندنی درباره ی حضرت استاد بِنیسی 

 

به نام خدا

نکات خواندنی درباره‌ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ :


خاطره

به قلم فرزندشان، حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی:

هنگامی که پامِنبری‌هایشان بیمار می‌شدند، به عیادت آنان می‌رفتند و آنان را خشنود و خوشحال می‌کردند.

     روزی به عیادت حاج‌آقا حسین هوشیار ـ رحمة الله تعالی علیه. ـ رفتند. بنده هم که نوجوان بودم، با ایشان رفتم.

     در مسیر بازگشت، قدم‌هایم را با صدای بلند می‌شمردم. ایشان فرمودند: «به جای شمردن قدم‌هایت، ذکر بگو.» و این‌گونه به بنده آموختند که حتّی در این حد، کار بیهوده انجام ندهم.


مشاهده‌ی «خاطرات و نکاتی خواندنی درباره‌ی حضرت استاد بِنیسی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2019/05/289/ .

کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir.


(نظرها (

تاریخ بارگزاری: چهارشنبه 98/3/8

 

<      1   2   3      >

فهرست کل یادداشت‌های وبلاگ «یک لحظه با یک طلبه»

نکته ها از گفته ها
ابیات معنوی
ابیات مهدوی
شعر معنوی
نکات خواندنی درباره ی حضرت استاد بِنیسی
ابیات مهدوی
ابیات زیبا
پند پیران بر پوران (پسرانه ها)
پیام معنوی
ابیات معنوی
حرف های طِلایی (دخترانه ها)
یک درخواست از همراهان وبلاگم
[عناوین آرشیوشده]